به گزارش خبرنگار حوزه میراث فرهنگی خبرگزاری مهر، در حالی که پیامدهای مخرب مرمتهای غیر اصولی صورت گرفته در نعل درگاههای کاخهای شورا ( مرکزی )، دروازه ملل و صد ستون ( تالار تخت ) مجموعه جهانی تخت جمشید مدتهاست توجه کارشناسان میراث فرهنگی را به خود جلب کرده است ، برخی مدیران این سازمان از این شیوه مداخلات و ابزار و مصالح بکار رفته در فرآیند آن حمایت و آن را " بهترین روش " برای مرمت سایر آثار سنگی و صخره ای نیز معرفی می کنند.
بر اساس گفته ها و اظهارات سازمان میراث فرهنگی روش مرمتی صورت گرفته در محوطه جهانی تخت جمشید روش "آناستیلوز" است. واژه آناستیلوزی از ریشه یونانی آناستیلوزیس به معنی برافراشتن و برپایی ستون گرفته شده که مفهوم تحت اللفظی این واژه عبارت است از : " برگرداندن فرم و سبک یک اثر سنگی با کمک قطعات فرو ریخته اصیل آن. "
" نیکلاس استانلی پرایس " یکی از برجسته ترین اساتید جهان در امر مرمت درباره این روش می نویسد: " بازسازی سبکی ( آناستیلوزی ) به معنای دقیق و اخص کلمه، فقط عبارت است از دوباره ساختن بناهای تاریخی فروپاشیده به همان شکل اول و یا دوباره ساختن قسمتی از همان بناها در موضع اصلی خود. این نوع بازسازی را فقط در مواردی می توان به کاربرد که قطعات و اجزاء مختلف آن در اطراف و محل حفاری به صورت پراکنده موجود باشند. بدین ترتیب هر قطعه باید در موضع اصلی خود قرار گرفته و همان عملکرد سابق را بازیابد. "
بر اساس ماده 2 منشور آتن که در سال 1931 میلادی برای نخستین بار اصول ناظر بر حفظ وضع موجود و مرمت بناهای باستانی را تعریف کرده است " هیچگونه اجزایی را موقع احیاء بناهای کلاسیک [ باستانی ] نمی بایست اختراع و بازسازی نمود. " بلکه عمل مرمت گران " فقط و فقط باید یک آناستیلوزی یا سوار کردن مجدد بنایی باشد که ستونهایش [ قطعاتش ] روی زمین ریخته شده اند. "
آناستیلوزی روش مرمتی است که در آن بناهای باستانی و کلاسیکی که در طول تاریخ از هم فرو پاشیده را دوباره به شکل اولیه خود در می آورند |
این شیوه مرمتی در ایران برای نخستین بار توسط کارشناسان ایتالیایی انجام شده است. نخستین دوره مرمت در سایتها و محوطه های سنگی ایران و بویژه مرمت آناستیلوزی در مجموعه جهانی تخت جمشید در سال 1343 با همکاری موسسه ایتالیایی " شرق میانه و دور" ، " ایزمئو " پایه گذاری شد. این اقدامات مرمتی طی دو دوره صورت پذیرفت. ( گزارش فعالیتهای ایزمئو در مرمت آثار سنگی این دوره حاکی از آن است که علی رغم تهیه طرح و تدوین اصول کلی کار مورد تائید کمیسیون ویژه، برخی از این اصول هیچگاه بکار برده نشد و برخی دیگر نیز برای انطباق با موارد خاص « سلیقه ای » تعدیل گردید. ) اولین اقدامات از سال 1343 تا 1345 به مدت دو سال تحت سرپرستی مهندس " سزاره کاربونه " انجام شد و دومین دوره از سال 1345 تا 1356 زیر نظر "جوزپه تیلیا" و همکاری همسرش " آن بریت تیلیا " ادامه یافت.
گرچه نگاهی گذرا به مجموعه اقدامات مرمتی که به شیوه آناستیلوزی در کشورمان صورت پذیرفته، نمایانگر آن است که اقدامات در خور توجه و شایسته ای بر اساس دانش و تکنولوژی زمان اجرای آن، صورت پذیرفته که ضمن حفاظت از آثار معماری کهن این مرز و بوم، گنجینه ارزشمندی است جهت انجام مطالعات علمی و تخصصی پیش روی کارشناسان و محققین امر حفاظت و مرمت از آثار تاریخی.
با این همه پس از گذشت قریب به سه دهه از اقدامات مرمتی انجام شده در مجموعه آثار معماری تخت جمشید اینک چند سالی هست که پیامدهای منفی و تخریبی این اقدامات بروز نموده و سازمان میراث فرهنگی به جای بررسی و تلاش برای بهینه و روزآمد کردن این شیوه مرمتی به دفاع و تداوم این روش که در طول 30 سال گذشته پیامدهای مخرب آن نمایان شده است می پردازد.
جای این سئوال باقی است که چرا به رغم نمایان شدن پیامدهای منفی شیوه مرمتی انجام شده در تخت جمشید مدیران بنیاد پژوهشی پارسه از همین شیوه برای مرمت آرامگاه کوروش استفاده کرده اند؟ آن هم در شرایطی که پیش از این کارشناسان متعددی این موضوع را در محافل علمی از جمله دانشکده میراث فرهنگی ( همایش پژوهش و دانشجو ) بررسی و به چالش کشیده اند.
البته سازمان میراث فرهنگی با رد پیامدهای تخریبی اتفاق افتاده در مرمت محوطه جهانی تخت جمشید در یکی از بندهای مطرح شده در جوابیه ارسالی خود به خبرگزاری مهر درباره روش مرمتی صورت گرفته در مجموعه تخت جمشید نوشته است: " مرمتهای انجام شده [ در آرامگاه کوروش ] به روش آناستیلوز از سال 1343 تا 1376 در مجموعه هخامنشی روی ستونها و درگاهها در زمان خود از روشهای معتبر جهانی مرمت بوده و بارها و بارها منتشر شده و آسیبهای مطرح شده در خبرگزاری مهر از جمله فروپاشی در آن دیده نمی شود."
نکته باریکتر از مو اینجاست که مدیران سازمان میراث فرهنگی مرمتهای انجام شده را با مرمتهای صورت گرفته در آکروپلیس آتن مقایسه می کنند. در حالی که برخلاف ادعاهای مطرح شده درباره مطابقت شیوه مرمت صورت گرفته در آرامگاه کوروش با شیوه های مرمت مجموعه آکروپلیس آتن، این شیوه در سال 1930 به طور کامل نقد و متوقف گردید و در جاهایی که ایستایی بنا ضرورت داشته است سنگهای جدید مطابق با الگوی وضعیت موجود تراش داده شده و در محل مورد نیاز قرار گرفته است.( تاریخ حفاظت معماری، یوکایوکیلهتو، ترجمه محمد حسن طالبیان و خشایار بهاری، 1387، صفحه 208 )
با این مقدمه خبرگزاری مهر برای بسط علمی این موضوع و اثبات وجاهت علمی سئوالهای منتشر شده در این خبرگزاری در خصوص شیوه مرمتی آرامگاه کوروش اقدام به انتشار عکسهایی از پیامدهای مخرب مرمتهای انجام شده در تخت جمشید می کند.
این عکس مربوط به دروازه ملل تخت جمشید است که مرمت آناستیلوز نعل درگاه روی آن توسط گروه " ایزمئو " در دهه 1340 انجام شده است.
چنانکه در تصویر بالا مشخص است تیرآهنهای نصب شده جهت مقاوم سازی نعل درگاه دروازه ملل در گذر زمان به علل مختلف دچار پوسیدگی شده است و پیامدهای مخرب آن هم اکنون نمایان شده است. کارشناسان معتقدند در صورت عدم توجه و مانیتورینگ علمی این پدیده در سایر درگاههای مقاوم سازی شده با این روش، این آثار با ارزش تاریخی دچار بحران و در صورت بی توجهی به این بحرانها به فاجعه ای جبران ناپذیر تبدیل خواهند شد.
نکته قابل توجه در این عکس وقوع پدیده " تبلور نمکها " در اثر بکارگیری مواد نامناسب در فرآیند مرمت این سنگ است. ترکهایی که مشاهده می کنید از پیامدهای ناشی از انبساط فلزات پوسیده شده در دل سنگ است که در دهه های اخیر تعبیه شده است.
نمایی از دروازه شمالی کاخ شورا ( مرکزی ). این درگاه نیز از جمله بخشهای مرمت شده توسط سرپرست تیم مرمتی آرامگاه کوروش است که مرمت آن در اواخر دهه 1360 و اوایل دهه 1370 انجام شده است.
نمای دیگری از نعل درگاه دروازه کاخ شورا. چنانکه قابل مشاهده است اثرات سوء ناشی از تعبیه فلز در سنگ و استفاده از بتون در این تصویر بخوبی قابل مشاهده است.
این تصویر بخوبی نشان می دهد که تیرآهنهای تعبیه شده در دل سنگ به مرور زمان دچار پوسیدگی شده است و آب باران و سایر نزولات آسمانی زنگار آن را به سطح زیرین این سنگ تاریخی انتقال داده که در صورت بی توجهی به این فرآیند پوسیدگی بزودی این قطعه با ارزش تاریخی به همان سرنوشتی دچار می شود که سنگ نعل درگاه دروازه ملل محوطه جهانی تخت جمشید به آن دچار شده است.
چشم اندازی دیگری از مرمتهای انجام شده توسط سرپرست فعلی گروه مرمت آرامگاه کوروش در دروازه شمالی کاخ شورای تخت جمشید. تاثیرات سوء بتن بکار رفته شده در این اثر با ارزش تاریخی بخوبی قابل مشاهده است.
براستی آیا ضروری بود با وجود این سنگهای به شدت فرسوده که ترکهای آن بخوبی قابل مشاهده است ، چنین بار سنگینی ( نعل درگاه عکس قبلی ) به این اثر تاریخی با ارزش تحمیل می شد؟
عکس مربوط به یکی از پایه ستونهای کاخ آپادانا در محوطه جهانی تخت جمشید است. آیا این روش حفاظتی و مرمتی قابل دفاع است؟
بخشی از درگاه شمالی کاخ آپادانا در محوطه میراث جهانی تخت جمشید. چنانکه در عکس مشاهده می کنید در اثر بکارگیری بتن به روشهای غیر علمی و نامناسب ضمن تخریب منظر و شأن اثر پیامدهای مخرب دیگری نیز به همراه خواهد داشت.
به راستی چه تضمینی وجود دارد که تا چند دهه دیگر همین اتفاقات بر سر سایر میراث کهن فرهنگی این مرز و بوم نرود؟ آیا مسئولین سازمان میراث فرهنگی همچنان به دفاع از شیوه مرمتی انجام شده در محوطه جهانی تخت جمشید طی سالهای گذشته و حتی قبل از مسئولیت خود می پردازند؟ آیا مسئولان این سازمان از خود پرسیده اند که چه کسی یا کسانی مرمتهای انجام شده در این محوطه تاریخی را بر عهده داشته اند؟
چنانکه پیش از این نیز اعلام شده بود، خبرگزاری مهر به عنوان رسانه ای که مبنای خود را بر اصل بیطرفی استوار کرده است اعلام می دارد که حاضر به شنیدن تمام صداها و نظرات در این باره هست و در این باره تا کنون نشستهایی را با متخصصان امر انجام داده و آمادگی مجدد برگزاری مناظره ای علمی و تخصصی در این باره را با حضور کارشناسان موافق و مخالف شیوه مرمتی صورت گرفته در آرامگاه کوروش و سایر بناهای تاریخی دارد.
امید است که حساسیتهای ایجاد شده همچون موارد گذشته دچار سیاست زدگی نشود. چرا که هدف خبرگزاری مهر و کارشناسان مرتبط با آن چیزی جز فراگیر شدن احترام و توجه به آثار هنری و تاریخی کشورمان نیست و همچنین امیدواریم که شاهد رفتارها و عکس العملهایی منطقی، علمی و صحیح تری از سوی مسئولین مربوطه در مواجه با چنین اخباری باشیم.
نظر شما